کد مطلب:43811 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:19

گنجینه پرسمان » خانواده و زندگي

چرا بعضي از خانواده ها مثلاً پدر و مادرشان خيلي مؤمن هستند اما متأسفانه فرزندان اين خانواده ها خيلي شر و فسادكار هستند؟

از نظر تربيتي و اخلاقي، تنها خانواده و پدر ومادر نقش ندارند. بلكه تربيت افراد نه تنها وابسته به عوامل متعدد در دوران زندگي، بلكه حتي قبل از تولد است. غذايي كه پدر و مادر مي خورند، و نطفه بسته مي شود، افكار و انديشه ها و صحبت هاي پدر ومادر، و ديگر اعضاي خانواده در منزل، صداهايي را كه در بيرون و جامعه شنيده مي شود، هم از طريق گوش مادر، به جنين در رحم منتقل مي شود، و در او اثر مي گذارد. صحنه هايي كه مادر مي بيند، و از آن متأثر مي شود، پرخاشگري هاي احتمالي، محبت هاي خانوادگي، و غذايي كه مادر مي خورد، و... ، همه بر روي جنين اثر مي گذارد.

كودك نه تنها از پدر و مادرش ارث مي برد، بلكه از همة اجداد خودش تا آدم ارث مي برد؛ و اين كه بچه ها به لحاظ ظاهري هم گاهي به پدر و مادرشان شبيه نشده اند، ممكن است به اجداد رفته باشند. از نظر روحي و اخلاقي نيز چنين است. پس از دوران جنيني، فضاي خانواده و جامعه، فضاي مدرسه و بازار و كوچه و خيابان، و دوستان و معاشران، هم در تربيت فرد نقش دارد.

علاوه بر موارد فوق يعني وراثت، محيط خانواده و جامعه و مدرسه، و تعليم و تربيت، و اراده خود نيز در تربيت او نقش دارد.

آنچه تو دختر خوب و نازنين ذكر كرده اي، چيز تازه اي نيست. در تاريخ نمونه هاي فراواني وجود دارد، كه در محيط خوب و پاكي بزرگ شده اند، ولي پليد از كار درآمده اند. نمونه اش پسر نوح است، كه از فرمان پدرش اطاعت نكرد، و در دريا غرق شد. همسر امام حسن مجتبي(، امام را مسموم كرد و به شهادت رساند، و... .

مخالف افراد فوق نيز در تاريخ پيدا مي شود. زن فرعون، با اين كه در محيطي كفرآميز قرار داشت، زني صالحه بود؛ و فرعون را از قتل موسي( بازداشت، و موسي ( را در دامن خود، به مهر و محبّت بزرگ كرد. زني است كه در قرآن، به عنوان زني نمونه و الگو معرفي شده است. از اين نمونه ها در تاريخ فراوان مي تواني پيدا كني.

درست است كه پدر و مادر در تربيت فرزندان نقش دارند، ولي در كنار آنان، معلمان و آموزگاران نيز نقش مهمي دارند. دوستان هم مي توانند نقش سازنده يا مخرّبي پيدا كنند. و به قول شاعر : پسر نوح با بدان بنشست خاندان نبوتش گم شد.

سگ اصحاب كهف روزي چند پي نيكان گرفت و مردم شد

دختر خوبم، مهين خانم، لابد درك كرده اي كه دوستانت چقدر در تو اثر دارند. گاهي ممكن است انسان با تأثيرپذيري از دوستان، بر خلاف پدر و مادر و علاقه آنان عمل كند، و معتقد بشود كه آنها قديمي هستند و نمي فهمند، و ما كه جوان و امروزي هستيم، بهتر مي توانيم شرايط امروزي را درك كنيم. بسيار شنيده اي كه دختران جوان مي گويند كه پدر ومادرمان ما را درك نمي كنند. گاهي هم راست مي گويند، و پدر ومادر آنها را درك نمي كنند. ولي گاهي نيز چنين نيست، ولي دختران و پسران جوان، كه فاقد تجربه كافي هستند، آنچه را كه پدر ومادر مي گويند. درك نمي كنند.

بنابراين اگر جواني تصميم بگيرد خوب باشد، بايد ابتدا با مطالعه، جستجو، و مشاوره با صاحبان دانش و تجربه، خوبيها را بشناسد، و سپس مصمّم بشود خوب بشود مي تواند؛ چون، اراده قادر است انسان را به مسير دلخواه هدايت كند.

حتماً شنيده اي كه مي گويند : خواهي نشوي رسوا، همرنگ جماعت شو، ولي برخي بر اساس شناختي كه از جامعه پيدا مي كنند، و متوجه مي شوند كه محيط، ناسالم و ناپاك است، نه تنها همرنگ جماعت نمي شوند، و از جامعه رنگ نميپذيرند، بلكه در مقابل جامعه قد علم مي كنند، به مبارزه با تباهي هاي جامعه مي پردارند. اگر چه در مراحل اوليه مطرود جامعه مي شوند، و به تعبير يكي از بزرگان، همرنگ جماعت نمي شوند، پس رسوايي جماعت مي شوند، ولي پس از تلاشهاي فراوان، مي توانند جامعه را متحول كنند، و به گونه اي كه مي خواهند بسازند. نه تنها از جامعه رنگ نمي پذيرند، بلكه جامعه از آنان تأثير مي پذيرد.

امام خميني( در عصر حاضر، يكي از شخصيت هاي بزرگي است كه با جامعه استبداد زده همسو نشد، و به مبارزه پرداخت؛ اگر چه به او تهمت زدند، و تبعيدش كردند، ولي توانست ملتي را كه شعار جاويد شاه مي دادند، بيدار كند، تا شعار مرگ بر شاه بدهند.

دخترم، مطمئن باش كه اگر جوان تصميم بگيرد خوب بشود، با انرژي متراكم جواني خودش، حتماً موفق مي شود. ولي اگر از جواني گذشت، توفيق انسان سلب مي شود؛ ممكن است آنهايي كه تو مشاهده مي كني، فاقد اين اراده و تصميم بر خوب بودن و شدن باشند، بلكه اراده كرده باشند، همانند همسالان و دوستانشان باشند، در اين صورت، پدر ومادرشان نميتوانند كاري بكنند، همچنان كه نوح( نتوانست.